دردها می چکد از حال و هوای سفرش
گرد غم ریخته بر چادر مشکی سرش
تک و تنها و دو تا چشم کبود و چند تا ...
کودک بی پدر افتاده فقط دور و برش
ضاهراًً خم شده از شدت ماتم اما
هیچ کس باز نفهمیده چه آمد به سرش
روزها از گذر کوچه آتش رفته
اثر سوختگی مانده سر بال و پرش
با چنین موی پریشان و بدون معجر
طرف علقمه ای کاش نیفتد گذرش
همه بغض چهل روزه او خالی شد
همه کرب و بلا گریه شد از چشم ترش
***
اربعین مولا و سروم ابی عبدالله الحسین (ع) را به خدمت آقا امام زمان (عج) و همه شیعیان و محبان آن حضرت تسلیت می گویم .
مدیریت وبلاگ عطسه های خیال
به عدد داغ های بانویم زینب (س)
یا علی (ع)